هنوز باور نکردم...
ولی میتونم یتیم ها رو درک کنم
نمیتونم احساسمو بگم...
وقتی دیگه پاهام توان ایستادن ندارن و دیگه پدری هم نیست که کمکت کنه
وقتی مادر رو می بینی که ذره ذره داره آب میشه
وقتی دیگه دست پدر نیست، که گاهی با گرمای دستای مهربونش نوازشت کنه
وقتی باید تمرین کنی
تا دیگه بعضی کلمات و جملات رو فراموش کنی
وقتی میرسی خونه دیگه نباید بپرسی بابام کجاست؟
خیلی سخته... دلم برای پدرم تنگ شده.!!!؟؟...
ما را در سایت دلم برای پدرم تنگ شده.!!!؟؟ دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 6nashenakhte1 بازدید : 193 تاريخ : جمعه 7 آبان 1395 ساعت: 10:59